تعریف نوآوری

ریشه‌ی کلمه‌ی نوآوری (innovation) در زبان لاتین از کلمه‌ی «innovare» می‌آید که به معنای تازه شدن است. از نقطه‌نظر اقتصادی، نوآوری به هر پدیده‌ی تازه‌ای گفته می‌شود که سازمان یا جامعه از آن نفع می‌برد.

نوآوری اغلب با دو مفهوم ایده و اختراع مرتبط است. ایده را می‌توان جرقه‌ی فکری خلاقانه درمورد یک موضوع دانست. اختراع هم پدید آوردن چیزی تازه است، اما نوآوری یعنی تمرکز برای رسیدن به راهکاری تازه برای محصول یا فرایندی که از قبل وجود دارد.

مدیریت نوآوری

مدیریت نوآوری رویکردی نظام‌مند برای اولویت دادن به نوآوری در سازمان است و شامل مراحل برنامه ریزی، سازماندهی، مدیریت و کنترل است و شامل همه‌ی ابزارها و روش‌های پیش‌برد و بهره‌برداری از نوآوری در سازمان است. هدف مدیریت نوآوری می‌تواند هریک از موارد زیر باشد:

  • تولید محصولات و خدمات نوین برای حضور در بازارهای جدید؛
  • بهبود محصولات و خدمات برای پیشی گرفتن از رقبا؛
  • بهبود فرایندهای داخلی برای تقویت سازمان و کاهش هزینه‌ها؛
  • توسعه‌ی روش‌های جدید کسب‌وکار به‌منظور درآمدزایی از مسیرهای جدید.

شالوده‌ی مدیریت نوآوری

مدیریت نوآوری مبتنی بر دو پایه‌ی اصلی است؛

  1. فراهم کردن چارچوبی برای تبدیل ایده‌ها به نوآوری و اجرای آنها. این شامل فعالیت‌هایی در جهت توسعه‌ی سازمانی است که به نهادینه کردن فرهنگ نوآوری می‌انجامد.
  2. تمرکز بر خودِ نوآوری که شامل تحقیقاتِ فعال، توسعه و اجرای ایده‌ها و سایر فعالیت‌های مرتبط از جمله مدیریت خلاقیت و مدیریت پروژه است.

محدوده‌ی مدیریت نوآوری

مبحث نوآوری زمینه‌های متنوعی دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

  1. مدیریت آینده: شناسایی موقعیت‌ها، روندها و مخاطرات پیشِ رویِ سازمان؛
  2. تدوین راهبرد و برنامه‌ریزی فعالیت‌های مرتبط با نوآوری از جمله نقشه‌ی مسیر نوآوری؛
  3. سازماندهی و تعیین وظایف در حوزه‌ی مدیریت نوآوری از جمله ساختار تصمیم‌گیری و تعیین مسئولیت‌ها؛
  4. مدیریت ایده‌ها، چارچوبی برای دریافت، تدوین و ارزیابی ایده‌ها؛
  5. مدیریت مراحل نوآوری، شامل مراحل تبدیل یک ایده‌ی جدید به یک محصول نوآورانه، ساخت مدل مفهومی، طرح تجاری، تدوین راهکار، نمونه‌سازی، اجرا و بازاریابی؛
  6. ایجاد بستری فرهنگی و ارج نهادن به نوآوری؛
  7. مدیریت جامع و تدوین معیار سنجش نوآوری، برای ارزش‌گذاری و سنجش فعالیت‌های مرتبط در سطح سازمان؛
  8. سازوکاری برای مدیریت حقوق انحصاری و حقِ مالکیت؛
  9. ایجاد شبکه‌های جدید برای بهره‌بردای از منابع و ظرفیت‌های برون‌سازمانی؛
  10. مدیریت تحول در ذیل پروژه‌های نوآوری.

نکته‌ی مهم آن است که نوآوری به بخش یا واحد مشخصی در سازمان محدود نمی‌شود و دامنه‌ی فعالیت آن به‌اندازه‌ی گستردگی همه‌ی بخش‌های سازمان است.

مراحل مدیریت نوآوری

فرایند نوآوری به چهار مرحله‌ی اصلی تقسیم می‌شود:

  1. ایده: جمع‌آوری نوآوری‌های بالقوه، ریشه‌یابی ایده‌ها، ارزیابی و سپس عرضه‌ی ایده‌ها؛
  2. تبیین مدل مفهومی: بررسی و ارزیابی گسترده و دقیق و سپس توسعه‌ی مدل مفهومی برای رسیدن به راهکار، اجرا و بازاریابی؛
  3. اجرا: اجرا و آزمودن راهکار برای رسیدن به محصول نهایی؛
  4. بازاریابی: همه‌ی مراحل مرتبط با برانگیختن و سپس برآوردن نیاز مشتری شامل تأمین، تولید، تجهیز، بازاریابی و فروش.

شاخصه‌ی مراحل اول و دوم، خلاقانه‌تر بودن آنها و همچنین داشتنِ چارچوب آزادتر است و در عوض، مراحل سوم و چهارم فرایندمدار و متمرکز هستند. اجرای هریک از این مراحل، به میزان گستردگی سازمان بستگی دارد. برای مثال معمولا سازمان‌های بزرگ، نظام ارزیابی پیچیده‌تر و فرایند تصمیم‌گیری چند‌لایه دارند که به پیچیدگی مراحل اول و دوم می‌انجامد و در شرکت‌های فناوری به‌دلیل تولید محصولات دانش‌محور، مرحله‌ی سوم پیچیده‌‌تر و گسترده‌تر از سایر مراحل است. در شرکت‌های خدماتی نیز مرحله‌ی چهارم دارای پیچیدگی بیشتری است. در بخش دوم به بررسی هریک از مراحل مدیریت نوآوری می‌پردازیم.

 منبع: وب سایت چطور


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : نوآوری ,مدیریت ,مراحل ,سازمان ,جدید ,مرتبط ,مدیریت نوآوری ,فعالیت‌های مرتبط ,برای رسیدن ,مراحل مدیریت ,چارچوبی برای ,مراحل مدیریت نوآوری ,نوآوری مدیریت نوآوری ,مدیریت نوآوری مدیریت
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Matthew آموزش آرایشگری Pamela Robert ايناز چت|چت ايناز |چت|آيناز چت تور زمینی وان از تبریز لطفا به ایران سفر نکنید! دلهای بیقراران دنیای مد و لباس خدمات کار در ارتفاع آکام پوشش شهر